loading...
..: :.بیدون شرح.: :..

Miss ashegh بازدید : 4 پنجشنبه 28 دی 1391 نظرات (0)

دو دوست در بیابان همسفر بودند. در طول راه با هم دعوا کردند. یکی به دیگری سیلی زد. دوستی که صورتش به شدت درد گرفته بود بدون هیچ حرفی روی شن نوشت: « امروز بهترین دوستم مرا سیلی زد».
آنها به راهشان ادامه دادند تا به چشمه ای رسیدند و تصمیم گرفتند حمام کنند.
ناگهان دوست سیلی خورده به حال غرق شدن افتاد. اما دوستش او را نجات داد.
او بر روی سنگ نوشت:« امروز بهترین دوستم زندگیم را نجات داد .»
دوستی که او را سیلی زده و نجات داده بود پرسید:« چرا وقتی سیلی ات زدم ،بر روی شن و حالا بر روی سنگ نوشتی ؟» دوستش پاسخ داد :«وقتی دوستی تو را ناراحت می کند باید آن را بر روی شن بنویسی تا بادهای بخشش آن را پاک کند. ولی وقتی به تو خوبی می کند باید آن را روی سنگ حک کنی تا هیچ بادی آن را پاک نکند...»

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سلام به وب خودتون خوش اومدید... یعنی باید بگم... به جدید ترین و بروز ترین وب دنیا خوش اومدید!!! این جا هر چی بخوای میتونی پیدا کنی.. لظفــــــــــــا... خواهشــــــا... نظر یادتون نره ...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    مختلف
    ﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺩﯾــــﻮﺍﺭ ﺗﺎﺯﻩ ﺭﻧﮓ ﺷﺪﻩ ﻫﺴﺘﻦ... ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺸﯽ، ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨـــــﯽ...
    آمار سایت
  • کل مطالب : 26
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 611
  • کدهای اختصاصی
    وبلاگ-ساعت فلش